سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکیم، کسی است که بدی را با خوبی پاداش دهد . [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 92 مهر 26 , ساعت 10:13 صبح

سر کلاس های دانشگاه این رو احتمالا به کرات شنیدین که این دانشجوست که باید دانش+جو باشد دانشجوست که باید دنبال دانش باشد دانشگاه فقط راه را نشان میدهد وetc

اما در شهر ما( یا من بسته به نوع مخاطب) این کلمه بار معنایی خاصی پیدا کرده است در واقع بیان گر نوعی پوشش شده است مخصوصا اگر در پس کلمه دانشجو ترکیب دوکلمه ای "دانشگاه فرش" بیاید

تا اون جایی که من میدونم از نظر بسیاری از مردم یا حداقل بخشی از مردم شهرم داشجوهای دانشگاه فرش دختران بدحجاب و احتمالا لااوبالی هستن

 و همچنین از نظر بسیاری از دانشجویان این دانشگاه یا حداقل بخشی از آنها مردم شهرم افرادی بی فرهنگ هستن که مردانی هیز(درست نوشتم؟)و زنانی حراف و فضول دارند

متاسفانه هیچ کدوم در مورد هم  اصلادرست فکر نمیکنن

میگم متاسفانه چون اگر درست بود حداقل اینقدر دل آدم نمیسوخت

بنده طبق تعریفی که از دیدگاه مردم ودانشجویان داشتم جامع الاضدادم

هم اردکانیم و هم دانشجوی دانشگاه فرش و چون با هر دو گروه از نزدیک رابطه دارم اشتباه بودن نوع نگاه هر دو گروه رو با پوست و خونم درک میکنم

(البته منکر این موضوع نیستم که هم همدانشگاهی لاابالی دارم و هم همشهری هیز و فضول)

دوسال پیش در یک جلسه هم اندیشی بین مسیولین شهر و دانشجویان که برای حل این قضیه تشکیل شده بود رفتم که دیدم هر دو طرف هر چی دلشون خواست به هم گفتن لذا دیگه توی اون جلسات شرکت نکردم

به نظر من این موضوع نیاز به یک کار فرهنگی داره باید مردم ودانشجوها همدیگر رو بشناسن واقعا با هم تعامل داشته باشن 

اول از خودمون از شهر خودمون باید شروع کنیم ما نباید یک نگاه کلیب بد داشته باشیم به دانشجو ها درسته که حجابشون با ما متفاوته و درست و اسلامی نیست اما خداشاهده من با خیلی هاشون ارتباط داشتم که قلبشون مثل آینه بوده

برای این که به بهبود رابطه کمک کرد اول باید این نگاه مثبت رو داشتetc

بگذارید یک خاطره تعریف کنم چندی پیش با پدر همسرم ویکی از اقوام که خانمی هستن نشسته بودیم و بحث فرهنگ بود و etc

اون خانم در حین صحبت ، گفتن که این دانشجوهای دانشگاه فرش واقعا ذات بدی دارند(نقل به مضمون)پدر همسر بنده اول یک نگاه چپ چپی به ایشون کردن و بعد به من اشاره کردن که مریم ما هم دانشگاه فرش درس میخونه ها

ایشون گفتن یه عده کمیشون اینجوری هستن ولی اکثرا بدن و خودشون هم قبول ندارن!

بنده مثل همیشه که در چنین مواردی یهو سوسک میشم نتونستم جوابی به ایشون بدم نتونستم بگم که این به خاطر نوع نگاه شماست نتونستم بگم که وقتی شما با نگاه پیف پیف چه بو گندوهایی میخوایین برین و فقط به قول خودتون اصلاح کنید تا ابد موفق نخواهید شد

مگر نه این است که اول آدم باید خودش رو از بقیه بدتر بدونه؟ مگر نه این است که امر به معروف و نهی از منکر مصداق بارز مهرورزی مدنی است؟پس تا وقتی دوستشون نداشته باشی نمیتونی کاری کنی نمیتونیم کاری کنیم.

اما یک خاطره خوب از نظر من یکی از مصادیق بارز داشتن این نوع نگاه مهرورزانه جناب آقای حجت الاسلام ربانی است ایشون از وقتی به دانشگاه ما اومدن واقعا خیلی از چیزها تغییر کرد

با نوع متفاوت کار فرهنگی چند تا از بچه ها رو حتی چادری کردن با پسرهای سوسول دانشگاه دوست هستن خدامیدونه باهم رفته بودیم اردو دخترها به کررات ایشون رو مسخره میکردن اما ایشون مدام گذشت میکردن و میزدن به گوش کری

اما سخن آخر 

همدیگر رو دوست داشته باشیم اگر همدیگر رو دوست داشته باشیم مهرورزی مدنی معنا پیدا میکنه اون وقت هست که امربه معروف و نهی از منکر ما اثر داره

خودمون رو برتر و بالاتر ندونیم هرکسی عیوب وایراداتی داره بد حجابی رو یک ایراد بدونیم نه یک ویژگی شخصیتی

هرچند همشهریان هیز و حراف احتمالا این پست رو نمیخونن اما برای شما دوستان بگم که بدونیم که بعضی از آقایون واقعا رفتار زشتی دارن مثلا بعضی از تاکسی دارها یا مغازه دارها بحث بعضی از موتوری ها که جای خود دارد،بعضی از بانوان هم دیده شدن که همزمان که همسرشون به یک دختر تیکه میپرونه 

اونا ادامه میدن این کارها اصلا در فرهنگ غنی مردم پاک این دیار جایی نداره

دنبال راهکارهای نو فرهنگی باشم

اگر هم همدانشگاهیی این پست رو میخونه باید بگم که مردم اردکان مردم بافرهنگ و دوست داشتنیی هستن اگه مغازه دار فلان مغازه پارکشهر که ازش خرید میکنی خوب نیست هیچ دلیلی برای گفتن یک جمله کلی نیست که همه مردهای این شهر هیز هستن

باتشکر 

اگه کسی صدای من رو میشنوه کمک کنه

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ